شیرین زبونی
بعضی وقت ها آوا حرف هایی می زنه که تا مدت ها من و سرگرم می کنه و از به یاد آوردنشون احساس لذت می کنم. هم خنده دارن هم خیلی شیرین. اینجا می نویسمشون که برای همیشه یادم باشه. مکالمه من و آوا: آوا : من بستنی می خوام من: وسایلت رو جمع کن بعد بیا بستنی بهت بدم آوا : من نمی تونم جمع کنم به بابا می گم منو اذیت می کنی من: بابا هم ناراحت میشه که شما به حرف من گوش نمی دی این ماجرا تا شب که بابا احسان بیاد ادامه دارد شب من: بابا احسان آوا امروز خیلی منو اذیت کرد، به من هم می گه به بابا می گم بابا احسان: آوا خانوم چیکار کردی، من ناراحت میشم مونارو اذیت کنی آوا ب...
نویسنده :
مونا
11:20